نکات جالب از اعجوبه های تاریخ

روش بهترین زیستن از دید بزرگان

نکات جالب از اعجوبه های تاریخ

روش بهترین زیستن از دید بزرگان

ویژگی های حضرت مهدی (عج)-143

ابـوحـمـزه گـویـد: حـضـرت صـادق (ع ) را دیـدم کـه هـنـگـامـى کـه مـى خـواسـت از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیـدم کـه هـنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى ؟ فرمود: آرى هـمـانـا انـسان چون از منزل بیرون رود هنگامى که خواهد بیرون رود سه بار بگوید: (((اللّه کـبـر))) و سـه بـار بـگـویـد: (((بـاللّه خـرج و بـاللّه دخل و على اللّه توکل ))) (سپس گوید:) (((اللهم افتح لى فى وجهى هذا بخیر و اختم لى بـخـیـر وقـنـى شـر کـل دابة انت آخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم ))) پیوسته در ضـمـانـت خداى عزوجل مى باشد تا خداوند او را بجائى که بوده است برگرداند

ویژگی های حضرت مهدی (عج)

برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:
  1. از خاندان و ذریه پیامبر است
  2. هم نام و هم کنیه پیامبر (ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
  3. نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است
  4. اسم پدرش حسن (ع) است
  5. مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
  6. دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
  7. دارای دو غیبت صغری و کبری
  8. عمر بسیار طولانی دارد
  9. زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
  10. گذشت روزگار او را پیر نمیکند
  11. ولادتش پنهانی است
  12. دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
  13. دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
  14. با شمشیر قیام میکند
  15. دارای نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
  16. روش او سیره پیامبر است
  17. پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
  18. وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
  19. پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
  20. هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
  21. پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
  22. پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
  23. پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
  24. سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
  25. معجزات بسیاری دارد  و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند

فضیلت عجیب بعضی از سوره ها و نتایج جالب آنها

مـحـمـد بـن عـبـداللّه گـویـد: بـه حـضـرت صـادق (ع ) عرضکردم : قرآن را در یک شب بخوانم ؟ فرمود: خوش ندارم که در کمتر از یک ماه بخوانى .   

 فضیلت عجیب بعضی از سوره ها و نتایج جالب آنها 

 

ـ مـحـمـد بـن مـروان از حـضـرت بـاقـر (ع ) روایـت کـنـد کـه فـرمـود: هـرکـس قـل هـو اللّه احد را یک بار بخواند بر او مبارک باشد (و برکت باو داده شود) و هرکس دو بار بخواند خودش و خاندانش برکت یابند، و هرکس سه بار بخواند خودش و خاندانش و همسایگانش برکت یابند، و هرکس دوازده بار بخواند خداوند برایش دوازده قصر در بهشت بـنـا کـنـد و نـگهبانان بهشت گویند: برویم قصرهاى فلان برادرمان را تماشا کنیم ، و هرکس صدبار بخواند گناهان بیست و پنج سال او بجز خونها و مالها (که بناحق ریخته و یـا خـورده اسـت ) آمرزیده شود، هرکس چهار صد بار بخواند مزد چهارصد شهید دارد که همه آنها اسبش را در راه خداى پى کرده و خونش ریخته شده است ، و هرکس در یکشبانه روز هزار بار آنرا بخواند نمیرد تا جایگاه خویش در بهشت ببیند یا باو نشان داده شود  

 

حضرت صادق (ع ) فرمود: چون خداى عزوجل بـایـن آیـات (کـه در آخـر حـدیـث بـیـایـد) فرمان داد که بزمین فرود آیند، آنها بعرش در آویـخـتـنـد و گـفـتند: پروردگارا بکجا ما را فرو مى فرستى ؟ بسوى خطا کاران و گنه کـاران ؟ پـس خـداى عـزوجـل بـآنـهـا فـرمـود: فـرود شـویـد کـه بـعـزت و جلال خودم سوگند که هیچ کس از آل محمد (علیهم السلام ) و شیعیان آنها شما را در هر روز دنـبال نماز واجبش نخواند جز اینکه بنظر مخصوصى در هر روز هفتاد بار باو نظر کنم و در هـر نـظـر هـفتاد حاجت او را بر آورم ، و او را بآنچه گناه دارد بپذیرم و آن آیات عبارت اسـت از ام الکتاب (یعنى سوره مبارکه حمد) و آیه : (((شهد اللّه نه لا اله الا هو و الملائکة و اولوالعـلم ))) (سـوره عـمـران آیـه 18) و آیـة الکـرسـى ، و آیـه مـلک (قل اللهم ما لک الملک .... آیه 26 از سوره آل عمران ).

جـابـر گـوید: شنیدم حضرت باقر (ع ) مى فرمود: هرکس همه سوره ها مسبحات (یعنى سـوره هـایـى کـه اول آن سبح یا یسبح است ) پیش از آنکه بخوابد آنها را بخواند، آنکس نـمـیـرد تـا حـضرت قائم علیه السلام را درک کند و اگر بمیرد در جوار نبى اکرم (ص ) خواهد بود.
 

رسـول خـدا (ص ) فـرمـود: هـرکـس هـنـگـامـى کـه بـیـشـتـر خـواب رود صـد بـار سوره قـل هـو اللّه احـد را بـخـوانـد خـداونـد گـنـاه پـنـجـاه سال او را بیامرزد.
 

رسـول خـدا (ص ) فـرمـود: هـرکـس چـهـار آیـه از اول سـوره بـقـره و آیة الکرسى و دو آیه بعد از آن (یعنى آیه هاى (((لا اکراه فى الدین ....))) و آیه : (((اللّه ولى الذین آمنوا....)))) و سه آیه آخر سوره بقره را بخواند در جان و مالش بدى نبیند و هیچ شیطانى باو نزدیک نشود، و قرآن را فراموش نکند. 

 

حـضـرت بـاقـر (ع ) فـرمود: هرکس سوره انا انزلنا فى لیلة القدر))) را بخواند و آوازش را (هـنـگـام خـوانـدن آن ) بـلنـد کـند مانند کسى است که شمشیر در راه خدا کشیده ، و هرکس آنرا بخواند باندازه هزار گناه از گناهانش آمرزیده شود.
 

حـضـرت صـادق (ع ) مـى فـرمـود: کـه پـدرم صـلوات عـلیـه مـى فـرمـود: (((قل هو اللّه حد))) یک سوم قرآنست و (((قل یا ایها الکافرون ))) یکچهارم آن است .

ابراهیم بن مهزم از مردى حدیث کند که شنید از حضرت ابى الحسن علیه السلام که مى فـرمـود: هرکس آیة الکرسى را در وقت خواب بخواند از درد فلج نترسد ان شاء الله ، و هـر کـه پـشـت سر هر نماز واجب آنرا بخواند هیچ حیوانى که نیش زهرآگین دارد او را زیان نرساند و فرمود: هرکس قل هو اللّه احد را بین خود و بین جبار (ستمگرى که آهنگ آواز او را دارد) پـیـش دارد (و در بـرابـر او ایـن سـوره را بـخـوانـد) خـداى عزوجل او را از ستمکار منع کند، (باین ترتیب که ) بخواند آنرا از پیش رو و از پشت سر و از راسـت و چـپـش ، و چـون ایـنـکـار را کـرد خـداى عزوجل خیر آن ستمکار را باو بهره کند و از شرش او را باز دارد. و فرمود: هرگاه از پیش آمـدى تـرسیدى صد آیه از قرآن از هر کجاى آن که خواهى بخوان ، سپس ‍ سه بار بگو: (((اللهم اکشف عنى البلاء))) 

 

حضرت صادق (ع ) فرمود: هر که صد آیه (از قرآن ) در شب در نمازى بخواند (یعنى در یـکـى ) از نـمـازهـایـى کـه شـب مـى خـوانـد و ظـاهـرا مـقصود نمازهاى نافله ایست که از اول شـب تـا صـبـح مـى خـوانند یا جداگانه دو رکعت نماز بخواند و این صد آیه را در آن بـخواند) خداى عزوجل براى او عبادت یکشب را ثبت کند، و هرکس دویست آیه در غیر از نماز بـخـوانـد قـرآن در روز قـیـامـت بـاو خـصـومـت نـورزد (و دربـاره ضـایع گذاردنش و روى بـرتافتن از آن شکایت از او نکند) و هر که در شبانه روز در نماز روز و شب پانصد آیه بـخـوانـد خـداى عـزوجـل بـراى او در لوح مـحفوظ یک قنطار حسنه بنویسد و قنطار هزار و دویست اوقیه است و اوقیه بزرگتر از کوه احد است .
 

حضرت صادق (ع ) فرمود:هرکس یک روز تمام بر او بگذرد و نمازهاى پنج گانه را بـخـوانـد و در آن نـمـازهـا قـل هـو اللّه احـد نـخواند باو گفته شود: اى بنده خدا تو از نمازگزاران نیستى . 

 

حضرت صادق (ع ) فرمود:هـر کـه ایـمـان بـخـدا و روز جـزا دارد خـوانـدن قـل هـو اللّه احـد را دنـبـال هر نماز واجب از دست ندهد، زیرا هرکس آنرا بخواند خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او فراهم کند و او را و پدرش و مادرش را و هر که از آندو متولد شده بیامرزد. 

 

حضرت صادق (ع ) فرمود: هـمـانـا سـوره انـعـام یـکـجـا نـازل گـردیـد و هفتاد هزار فرشته آن را بدرقه کردند تا بمحمد صلى اللّه علیه و آله نـازل شـد، پـس آنـرا بـزرگ شـمـاریـد و گـرامـى داریـد، زیرا در هفتاد جاى آن نام خداى عـزوجـل مى باشد، و اگر مردم مى دانستند چه ثوابها و فضیلتهایى در خواندن آن سوره است آنرا وا نمى گذاردند و ترک نمى کردند. 

 

حضرت صادق (ع ) فرمود: پیغمبر صلى اللّه علیه و آله بر جنازه سعد معاذ نماز خـوانـد و پـس از آن فـرمـود: هـفـتـاد هـزار فـرشـتـه کـه در آنـهـا جـبـرئیـل نـیـز بـود آمـدنـد و بـر جـنـازه سـعـد نـمـاز خـوانـدنـد، مـن بـجـبـریـیـل گـفـتـم : اى جـبـریـیـل بـچـه عـمـل سـزاوار نـمـاز شـمـاهـا شـد؟ جـبـریـیـل گـفـت : بـراى خـوانـدنـش قـل هـو اللّه احـد را (در هـمـه احوال ) ایستاده و نشسته و سواره و پیاده در هنگام رفتن و آمدنش . 

 

رسول خدا (ص ) فرموده : هر که سوره الهیکم التکاثر را هنگام خوابیدن بخواند از فتنه قبر محفوظ بماند.
 

 عـبداللّه بن فضل نوفلى در حدیث مرفوعى (که سند را بمعصوم رسانده ) حدیث کند که فرموده : سوره حمد بر هیچ دردى هفتاد بار خوانده نشود جز آنکه آن درد آرام گیرد.

حضرت صادق (ع ) فرمود:اگر سوره حمد هفتاد بار بر مرده اى خوانده شود و روح به تن او باز گردد شگفت نیست . 

 

در ادامه مطلب فقط برچسب ها میباشد

ادامه مطلب ...

نکاتی در مورد عقل و جهل

 

 نکاتی در مورد عقل و جهل

  • امام باقر(ع) فرماید:  

چون خدا عقل را آفرید از او بازپرسى کرده باو گفت پیش آى پیش آمد، گفت باز گرد، بازگشت، فرمود بعزت و جلالم سوگند مخلوقى که از تو به پیشم محبوب‏تر باشد نیافریدم و ترا تنها بکسانیکه دوستشان دارم بطور کامل دادم. همانا امر و نهى کیفر و پاداشم متوجه تو است. 
 

  • اصبغ بن نباته از على علیه السلام روایت مى‏کند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده‏ام که ترا در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم پس یکى را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل بحیاء و دین گفت شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند اى جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت خود دانید و بالا رفت. 

 

  • شخصى از امام ششم علیه السلام پرسید عقل چیست؟ فرمود چیزى است که بوسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید آن شخص گوید: گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمود: آن نیرنگست، آن شیطنت است، آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.
     

 

  •  حسن بن جهم گوید: از امام رضا علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمود: دوست هر انسانى عقل او است و دشمن او جهلش.
     
  • حسن بن جهم گوید: بحضرت ابوالحسن علیه السلام عرض کردم نزد ما دسته‏اى هستند که دوستدار امامند ولى آن تصمیم راسخ را ندارند (که بتوانند از راه عقیده خویش از جان و مال بگذرند) همین قدر است که از محبت امام دم مى‏زنند. فرمود آنها (بواسطه کوتاهى عقل و قصور ادارکشان) از جمله کسانى که مورد سرزنش خدا قرار گرفته‏اند نیستند. همانا خدا مى‏فرماید: عبرت گیرید اى صاحبان بصیرت (و ایشان صاحب بصیرت نمى‏باشند).
     
  • اسحاق بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: هر که عاقل است دین دارد و کسى که دین دارد ببهشت مى‏رود (پس هر که عاقل است ببهشت مى‏رود).
     
  •  ابو جارود از امام پنجم علیه السلام نقل مى‏کند: خدا در روز قیامت نسبت بحساب بندگانش باندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است باریک بینى مى‏کند.
     
  • سلیمان دیلمى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم فلانى در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنانست فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتم نمى‏دانم، فرمود، پاداش باندازه عقل است، همانا مردى از بنى اسرائیل در یکى از جزایر دریا که سبز و خرم و پر آب و درخت بود عبادت خدا مى‏کرد یکى از فرشتگان از آنجا گذشت و عرض کرد پروردگارا مقدار پاداش این بنده‏ات را به من بنما خداوند باو نشان داد و او آن مقدار را کوچک شمرد، خدا باو وحى کرد همراه او باش پس آن فرشته بصورت انسانى نزد او آمد عابد گفت تو کیستى؟ گفت مردى عابدم چون از مقام و عبادت تو در این مکان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا کنم پس آن روز را با او بود، چون صبح شد فرشته باو گفت: جاى پاکیزه‏اى دارى و فقط براى عبادت خوب است. عابد گفت: اینجا یک عیب دارد. فرشته گفت: چه عیبى؟ عابد گفت: خداى ما چهارپائى ندارد، اگر او خرى مى‏داشت در اینجا مى‏چراندیمش براستى این علف از بین مى‏رود! فرشته گفت: پروردگار که خر ندارد، عابد گفت: اگر خرى مى‏داشت چنین علفى تباه نمى‏شد، پس خدا بفرشته وحى کرد: همانا او را باندازه عقلش پاداش مى‏دهم (یعنى حال این عابد مانند مستضعفین و کودکان است که چون سخنش از روى ساده دلى و ضعف خرد است مشرک و کافر نیست لیکن عبادتش هم پاداش عبادت عالم خداشناس را ندارد).
     
  • امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى الله و آله نقل مى‏کند که: چون خوبى حال مردى (مانند نماز و روزه بسیارش) بشما رسید، در خوبى عقلش بنگرید زیرا به میزان عقلش پاداش مى‏یابد.
     
  •  ابن سنان گوید بحضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردیست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز مى‏باشد: فرمود چه عقلى که فرمانبرى شیطان مى‏کند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان مى‏برد؟ فرمود از او بپرس وسوسه‏ایکه باو دست میدهد از چیست؟ قطعا بتو خواهد گفت از عمل شیطانست.
     
  • پیغمبر فرمود: خدا به بندگانش چیزى بهتر از عقل نبخشیده است، زیرا خوابیدن عاقل از شب بیدارى جاهل بهتر است و در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل (به سوى حج و جهاد) بهتر است و خدا پیغمبر و رسول را جز براى تکمیل عقل مبعوث نسازد (تا عقلش را کامل نکند مبعوث نسازد) و عقل او برتر از عقول تمام امتش باشد و آنچه پیغمبر در خاطر دارد، از اجتهاد مجتهدین بالاتر است و تا بنده‏اى واجبات را به عقل خود در نیابد آنها رإ؛ انجام نداده است همه عابدان در فضیلت عبادتشان بپاى عاقل نرسند. عقلا همان صاحبان خردند که درباره ایشان فرموده: تنها صاحبان خرد اندرز مى‏گیرند. 

 

 

برچسب ها 

 

نکات زیبا-نکات کوتاه-مطالب زیبا-مطالب کوتاه-جملات زیبا-جملات کوتاه-بهتر زیستن-احادیث زیبا-عجایب جهان-عجایب-داستان های زیبا-بهترین مطالب-اصول کافی-زندگی بهتر-سخنان شیرین-حدیث-داستان کوتاه-سخن شیرین-ستایش عقل-محسنات عقل-خوبیهای عقل-عقل-نکوهش جهل-بدیهای جهل-جهل-عقل و جهل-

نکاتی جالب و شنیدنی بزرگ مرد تاریخ(۱)

بسم رب الشهداء و الصدیقین 

 

حلول ماه محرم ماه ذبح عظیم تسلیت 

 

  1. عجز انسان از شناخت ذات خدا  

سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند.خدایی که افکار ژرف اندیش ذات او را درک نمیکنند و دست غواصان دریای علو به او نخواهد رسید.پروردگاری که برای او حد و مرزی وجود ندارد و تعریف کاملی نمیتوان یافت و برای خدا وقتی معین و سرآمدی مشخص نمیتوان تعیین نمود.مخلوقات را با قدرت خود آفرید و با حرکت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوهها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد. 

 

    ۲.   دین و شناخت خدا  

سرآغاز دین خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا شهادت به یگانگی اوست و کمال توحید اخلاص و کمال اخلاص خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است.زیرا هر صفتی نشان میدهد که غیر از موصوف و هر موصوفی گواهی میدهد که غیر از صفت است.پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده و با نزدیک کردن خدا به چیزی دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا اجزایی برای او تصور نموده و با تصور اجزا برای خدا او را نشناخته است.وکسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره میکند و هرکس به سوی او اشاره کند او را محدود کرده و به شمارش آورد. 

وآن کس که بگوید ((خدا در چیست؟)) او را در چیز دیگری پنداشته است.وکسی که بپرسد((خدا بر روی چه چیز قرار دارد؟))به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است.با همه چیز هست نه آنکه همنشین آن باشدو با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد.انجام دهنده همه کارهاست.بدون حرکت و ابزار و وسیله.بیناست حتی در آن هنگام که پدیده ای وجود نداشت.یگانه و تنهاست زیرا کسی نبوده تا با او انس گیرد و یا از فقدانش وحشت کند

    ۳.   راههای خدا شناسی 

    اول-آفرینش جهان  

 

خلقت را آغاز کرد و موجودات را بیافرید.بدون نیاز به فکر و اندیشه ای.با استفاده از ذتجربه ای بی آنکه حرکتی ایجاد کندو یا تصمیمی مضطرب در او راه داشته باشد.برای پدید آمدن موجودات وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هرکدام غریزه خاص خودش را قرار داد و غرایض را همراه آنان گردانید.خداوند پیش از آنکه موجودات را بیافریند از تمام جزئیات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پاین آنها را میدانست و از اسرار درون و بیرون پدیده ها آشنا بود.سپس خدای سبحان طبقات آسمان را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوای به آسمان و زمین راه یافته را آفرید.در آن آبی روان ساخت آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود که یکی بر دیگری مینشست.آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلط ساخت و حد و مرز آن را به خوبی تعیین فرمود.فضا در زیر تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود.سپس خدای سبحان طوفانی برانگیخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبید.طوفان به شدت وزید و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد.سپس به طوفان امر کرد تا امواج دریاها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدت که در فضا وزیدن داشت بر امواج آبها حمله ور گردد.از اول آن برمیداشت و به آخرش میریخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند گوهها بالا آمدند.امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پدید آورد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمانهای بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد بی آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ هایی که آنها را استوار کند.آنگاه فضای آسمان پایین را به وسیله نور ستارگان درخشنده زینت بخشید و در آن چراغی روشنایی بخش(خورشید)وماهی درخشان به حرکت درآورد که هموار در مدار فلکی گردنده و برقرار و سقفی متحرک و صفحه ای بی قرار به گردش خود ادامه دهند. 

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است 

                              باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است   

 

السلام علیک یا ثارالله... 

 

 

 

 

برچسبها 

 

نکات جالب-نهج البلاغه-زیباترین نکات-جالبترین نکات-نکات زیبا-حرف های ارزشمند-کلمات گهربار-داستان زیبا-خلقت جهان-خلقت آسمان-خلقت زمین-آفرینش زمین-آفرینش جهان-آفرینش آسمان-ساخت آسمان-چگونگی ساخت آسمان-ساخت زمین-چگونگی ساخت زمین-ساخت جهان- چونگی ساخت جهان-چگونگی تشکیل زمین-چگونگی تشکیل آسمان-هفت آسمان-مطالبی در مورد هفت آسمان-چگونگی خلقت آسمانها و زمین-داستان آفرینش آسمانها و زمین-کلام نهج البلاغه

  

کشف شش گونه جانوری جدید

آنکه خلق نیکو دارد، پاداش روزه گیر شب زنده دار، دارد 

رسول خدا(ص) 

 

کشف شش گونه جاندار عجیب  

 

  • قارچی که میدرخشد  

این قارچ درخشان که در جنگلهای کشور برزیل کشف شده در تمام شبانه روز میدرخشد.سطح این گونه کوچک از یک لایه نازک ژلاتین پوشیده شده و نوری زرد-سبز روشن را از خود ساطع میکند.در میان یک و نیم میلیون گونه قارچ تنها ۷۱ نمونه بیولومینسانس کشف شده است. 

 

  • باکتری آهن خوار 

تصاویر بدست آمده از کشتی تایتانیک نشان میدهد که توسط باکتریهایی که قادر به تجزیه اکسید آهن هستند خورده شده اند.محققان احتمال میدهند همکاری این باکتری با سایر میکرو اورگانیسم هایی که میتوانند در این خرابی مشارکت داشته باشند و به از بین رفتن کشتی های بسیاری پس از غرق شدن منجر شده باشند 

 

  • قارچی که درون آب زندگی میکند 

 این گونه عجیب از قارچها در آب های سرد و شفاف رودخانه ای در اورگان کشف شده است.این قارچ که در مدت یازده هفته مورد مطالعه قرار گرفته اولین قارچی است که درون آب رشد کرده و همچنان به حیات ادامه میدهد. 

 

  • آهوی کوچک آفریقایی 

 این گونه جدید از آهو که اولیت بار در بازارهای این کشور دیده شده یکی از گونه های جدید کشف شده سال گذشته است.این آهوی کوچک برای تهیه غذا یا انجام تشریفات مذهبی شکار میشود. 

 

  • ماهی پنکیکی 

 این ماهی عجیب که در اعماق اقیانوس زندگی میکند درست پیش از نشت نفت در خلیج مکزیک کشف شده است.این ماهی از زایده های باله مانندش برای حرکت روی بستر اقیانوس استفاده میکند. 

 

  • هیولای درختی 

 تنها زیستگاه شناخته برای این سوسمار با نام علمی((VARANUS BITATAWA)) جنگلهای جزیره لوزن متعلق به کشود فیلیپین است.این خزنده که دو متر طول دارد و به وسیله لکه های طلایی روی پوستش قابل شناسایی است در بیشتر ساعات روز روی درختها دیده میشود. 

 

 

 

برچسبها 

 

جدیدترین کشفها     کشفهای جدید     موجودات جدید     هیولای سبز     سوسمار سبز     جانداران جدید         موجودات عجیب    عجایب جهان      عجایب جدید     قارچهای نورانی 

آهوی آفریقایی       آهوی جدید           آهوی کشف شده  آهوی زیبا       کشف جدید 

باکتری آهن خوار    موجود آهن خوار     نابودگر آهن         نابودی تایتانیک باکتری کشف شده 

ماهی پنکیکی      ماهی کشف شده   ماهی مکزیکی    ماهی عجیب    دریایی جدید 

سوسمار عجیب    هیولای جدید         سوسمار درختی  جدیدترین         عجیب ترین موجود 

قارچ درخشان     قارچ سبز                 قارچ عجیب            کشف عجیب      قارچ نورانی

نکوهش و آثار بدزبانی-فحش دادن

ذکر من تسبیح من ورد زبان من علی ست

 

سیزده رجب و میلاد حضرت علی و روز پدر مبارک

 

چه بد بنده ایست آن بنده که در او طمعى باشد که او را بکشاند، و چه بد بنده ایست آن بنده که در او میل و رغبتى باشد که او را خوار کند 

 امام باقر (ع ) 

نکوهش بد زبانی و آثار آن 

 

امام صادق (ع ) فرمود: از نشانه ها شرکت شیطان که تردیدى در آن نیست اینستکه فحاش باشد که باکى از آنچه گوید و از آنچه درباره او گویند نداشته باشد 

امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هرگاه مردى را دیدید که باکى از آنچه گوید و آنچه به او گفته شود ندارد، پس بدرستیکه یا از زنا است یا از شرکت شیطان .
 

از امام باقر (ع ) روایت شده که فرمود: خدا دشمن دارد دشنام گوى دشنام جورا 

از امام صادق علیه السلام حدیث شده که رسولخدا (ص ) فرمود: دشنام اگر بصورتى در آید صورت بدى است

از امیرالمؤ منین علیه السلام روایت شده که رسولخداست صلوات الله علیه و آله و صلم فرمود: خدا حرام کرده است بهشت راست بر هر فحاشى بى آبرو و کم شرمى که باکى از آنچه گوید و آنچه باو گفته شود ندارد، زیرا اگر بازرسى از حالش کنى یا زنا است یا از شرکت شیطان ، بوى عرض شد: اى رسولخداست در میان مردمان شرکت شیطان هم هست ؟ فرمود: آیا گفتار خداى عزوجل را نخوانده که (بشیطان فرماید:) ((و شرکت کن با ایشان در مالها و فرزندان )) (سوره اسراء آیه 64)رواى گوید: مردى از فقیهى پرسید: آیا در میان مردم کسى هست که باکى از آنچه باو گفته شود ندارد؟ آنکسکه متعرض ‍ مردم شود و به آنان دشنام گوید در صورتیکه میداند که آنها رهایش نکنند اینست آنکسیکه باکى از آنچه گوید و آنچه درباره اش گفته شود ندارد. 


عمرو بن نعمان جعفى گوید: امام صادق علیه السلام دوستى داشت که آن حضرت را بهرجا که مى رفت رها نمیکرد و از او جداست نمى شد، روزى در بازار کفشها همراه حضرت مى رفت ، و دنبالشان غلام او که از اهل سند بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سرخود متوجه شده و غلام راست خواست و او را ندید و تا سه مرتبه بدنبال برگشت و او راست ندید، با چهار که او را دید گفت : اى زنازاده کجا بودى ؟ امام صادق علیه السلام دست خود را بلند کرده و به پیشانى خود زد و فرمود: سبحان الله مادرش راست بزنا متهم کنى ؟ من خیال مى کردم تو خوددار و پارسائى ، اکنون مى بینم که ورع و پارسائى ندارى ؟ عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنى است از اهل سند و مشرک است ؟ فرمود: مگر ندانسته اى که هر ملتى براى خود ازدواجى دارند، از من دور شو عمر و بن نعمان (راوى حدیث گوید: دیگر او را ندیدم که با آنحضرت راه برود تا آنگاه که مرگ میان آنها جدائى انداخت . 


و در روایت دیگرى است که فرمود: (آیا ندانسته اى که ) براى هر امتى ازدواجى است که بوسیله آن از زنا جلوگیرى کنند

 

از امام صادق علیه السلام حدیث شده که فرموده : در بنى اسرائیل مردى بود که سه سال پیوسته دعا مى کرد که خدا پسرى به او روزى کند (دعایش مستجاب نمى شد) همینکه دید خدا خواهش او را بر نمى آورد عرض کرد: پروردگارا آیا من از تو دورم و تو سخن مرا نمى شنوى ، یا تو بمن نزدیکى و پاسخ نمى دهى ؟ کسى در خواب نزدش آمد و باو گفت : تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه ، و دلى سرکش و ناپرهیزکار، و نیتى نادرست میخوانى ، پس باید از هرزه گویى بد آئى ، و دلت پرهیزکار، و نیتت درست گردد (تا خواهشت بر آورده شود) حضرت فرمود: آنمرد بدستور عمل کرد سپس دعا کرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد.

و نیز از امام صادق علیه السلام حدیث شده که رسولخدا (ص ) فرمود: از زمره بدترین بندگان خدا کسى است که براى هرزه گوئى و دشنام گوئیش از هم نشینى و مجالست با او کناره گیرى شود. 


امام صادق علیه السلام فرمود: بدزبانى از جفاکارى در آتش است و نیز فرمود: دشنام دادن و بدزبانى و هرزه گوئى از (نشانه هاى ) نفاق و دوروئى است 

و از امام باقر علیه السلام حدیث شده که رسولخدا (ص ) فرمود: خداوند دشمن دارد دشنام دهنده بدزبانى و گداى مبرم راوو نیز از آن حضرت روایت شده که رسولخدا (ص ) بعایشه فرمود: اگر دشنام گوئى مجسم میشد، صورت بدى بود

 

امام علیه السلام فرمود: هر کس ببرادر مسلمان خود دشنام دهد خدا برکت از روزى او بر دارد، و او را بخودش ‍ واگذارد، و زندگیش را تباه سازد 

سماعة گوید: وارد شدم بر امام صادق علیه السلام ، حضرت آغاز بسخن کرد و بمن فرمود: ایسماعة اینچه جنجالى بود که میان تو و شتر دارت پدیدار گشته بود؟ مبادا دشنامگو و بدزبان و لعنت کننده باشى ؟ عرض کردم : بخدا سوگند چنین بود (که فرمود ولى ) او بمن ستم کرد؟ فرمود: اگر بتو ستم کرده تو از او سر افتادى ، هر آینه این کردار از کردارهاى من نیست ، و بشیعیانم چنین دستورى ندهم ، از پروردگارت آمرزش بخواه ، و به آن کردار باز مگرد، عرض کردم : از خدا آمرزش خواهم و دیگر باز نگردم

 

 

نماز شب سیزدهم ماه رجب 

پیامبر فرمود:کسی که این نماز را بخواند بیامرزد خدا گناهانش را و اگر عاق والدین شده باشد راضی میشود خداوند از او.در قبر منکر و نکیر سراغش نمی آیند.بر صراط مثل برق بگذرد و نامه اعمالش در دست راستش دهند و سنگین میشود میزان اعمالش و عطا کرده میشود به او در بهشت هزاران شهر

 

شب سیزدهم ماه رجبه.ماه استغفار امت محمد.التماس دعا

راسسسسسسسسسسسسسسسستی نظظظظظظظظظظظر یییییادتتتتتتتتتتتتتون نننننننره.

 

 

 

 

 

 

جان من جانان من روح و روان من علی ست

تا علی دارم ندارم کار با غیر علی

شکر لله حاصل عمر گران من علی ست

برکات خوشرویی

امام باقر (ع ) فرمود: کاملترین مردم از لحاظ ایمان خوشخلقترین آنهاست  

 

رسولخدا (ص ) فرمود: روز قیامت در ترازوى کسى چیزى بهتر از حسن خلق گذاشته نمیشود.

چهار چیز در هر که باشد ایمانش کاملست ، واگر سر تا پایش گناه باشد، نقصى باو نرساند، و آنها راستگوئى ورد امانت و حبا و حسن خلق است 
 
امام صادق (ع ) فرمود: مؤ من بعداز انجام واجبات پیش خداى عزوجل عملى محبوبتر از این نیاورد که مردم را از لحاظ خلقش در وسعت گذارد. (یعنى تنگ خلق نباشد). 
 
رسولخدا (ص ) فرمود: آنکه خلق نیکو دارد، پاداش روزه گیر شب زنده دار، دارد.
 
رسولخدا (ص ) فرمود: بیشتر چیزى که امتم را ببهشت میبرد، تقواى خدا و حسن خلق است .
 
امام صادق (ع ) فرمود: خلق نیکو گناه را آب کند، چنانکه خورشید یخ را آب میکند.

امام صادق (ع ) فرمود: نیکوکارى و حسن خلق خانه ها را آباد کند و بر عمرها بیفزاید.
 
امام صادق (ع ) فرمود: خداى تبارک و تعالى بیکى از پیغمبرانش وحى فرمود: که خلق خوش گناه را آب میکند، چنانکه خورشید یخ را آب میکند.
 
امام صادق (ع ) فرمود: مردى در زمان پیغمبر (ص ) وفات کرد، او را نزد گورکنها بردند، آنها نتوانستند چیزى از زمین بکنند، پیغمبر (ص ) شکایت کردند، و گفتند: یا رسول الله کلنگ ما در زمین کارگر نمیشود، مثل اینکه آنرا بسنگ خرا میزنیم . 

پیغمبر (ص ) فرمود: براى چه ؟ رفیق شما که خوش خلق بود، ظرف آبى بیاورید، چون آنرا آوردند، دست در آن برد و بر زمین پاشید، سپس فرمود: بکنید: گورکنها کندند، زمین مثل ریگ نرمى بود که روى آنها میرخت . 

 امام صادق (ع ) فرمود: خلق و خوى بخششى است که خداى عزوجل بمخلوقش عطا میکند، برخى از آن غریزى و فطرى و برخى از آن نیت است (یعنى با تصمیم و اکتساب و تمرین پیدا میشود و غریزه و فطرت ثانوى میگردد).
عرضکردم : کدامیک از ایندو بهتر است ؟ فرمود: آنکه غریزه دارد، بر آن سرشته شده و غیر آن نتواند کند و آنکه نیت دارد، بسختى خود را بصبر بر طاعت و امیدارد، پس این بهتر است  
 
 
امام صادق (ع ) فرمود: خداى تبارک و تعالى ثوابى را که بر حسن خلق بنده میدهد مانند ثواب کسى است که هر صبح و شام در راه خدا جهاد کند.
 
 
امام صادق (ع ) فرمود: خداى تبارک و تعالى پاره اى از اخلاق دوستانش را بدشمنانش عاریه میدهد تا دوستانش ‍ بتوانند در زمان دولت دشمنانش زندگى کنند.
 
 
امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه با مردم آمیزش کنى ، اگر توانى که دستت بالاتر از آنکه با او آمیزش کرده اى باشد بکن (یعنى در عطا و احسان و سایر آداب معاشرت از او جلو باش ) زیرا گاهى بنده در عبادت کوتاهى و تقصیر میکند، ولى حسن خلق دارد و خدا بسبب حسن خلقش او را بدرجه روزه دارى که بعبادت بپاخیزد میرساند.
 
 
بحر سقا گوید: امام صادق (ع ) بمن فرمود: اى بحر خوشخلقى مایه آسانى امور است (شادى میبخشد) سپس فرمود: آیا داستانى را که همه اهل مدینه میدانند برایت نقل نکنم ؟ عرضکردم : چرا، فرمود:
روزى رسولخدا (ص ) در مسجد نشسته بود که کنیز یکى از انصار آمد و خود او هم ایستاده بود، کنیز گوشه جامه پیغمبر را گرفت ، پیغمبر (ص ) بخاطر آن زن برخاست ، ولى او چیزى نگفت ، پیغمبر (ص ) هم باو چیزى نفرمود، تا سه بار اینکار کرد، پیغمبر در مرتبه چهارم برخاست و کنیز پشت سرش بود، آنگاه کنیز رشته اى از جامه حضرت برگرفت و برگشت .
مردم باو گفتند خدا: ترا چنین و چنان کند که رسولخدا (ص ) سه بار نگهداشتى و چیزى باو نگفتى ، که او هم بتو چیزى نفرمود: از پیغمبر چه میخواستى ؟
کنیز گفت : ما بیمارى داریم ، اهل خانه مرا فرستادند که رشته اى از جامه پیغمبر برگیرم تا بیمار از آن شفا جوید، و چون خواستم رشته را برگیرم ، مرا دید و برخاست ، من از او شرم کردم که رشته را برگیرم در حالیکه مرا میبیند، و نمیخواستم در گرفتن رشته با او مشورت کنم ، تا (در مرتبه چهارم ) برگرفتم .
 
 
رسولخدا (ص ) فرمود: با فضیلت ترین شما کسانى باشند که اخلاقشان نیکوتر باشد و همنشین نواز باشند، آنها با مردم انس گیرند و مردم با آنها انس گیرند و روى فرششان نشینند 
 
 
امیر المؤ منین (ع ) فرمود: مؤ من الفت گیر است و کسیکه الفت نگیرد و با او الفت نگیرند خیر ندارد.
 
 
امام صادق (ع ) فرمود: حسن خلق صاحبش را بدرجه روزه دارى که بعبادت ما خیزد میرساند.

عجایب جهان هستی

عجایب هفتگانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی دوران باستان اطلاق می‌شود. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانی‌الاصل به نام آنتیپاتروس در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده‌است. مشخص نیست که این فرد خودش این آثار را دیده‌است یا نه. به هر حال آنچه مسلم است این است که وی در زمانی می‌زیسته که تمام این شاهکارهای هنری سالم و موجود بوده‌اند و او نمی‌خواست ویرانه‌ها را به همعصران خود معرفی کند.

نکته دیگر در مورد این آثار انتخاب عدد هفت برای تعداد آنهاست. دلیل این امر هم مقدس بودن این عدد است. عدد هفت چه در گذشته و چه در حال، برای انسان محترم و مقدس بوده بطوریکه تقریباً در هر گونه تقسیم بندی به این عدد توجه شده‌است. مانند هفت روز هفته، هفت هنر، هفت خدای یونان باستان و...


تهیه فهرست کامل عجایب هفت گانه در اصل حدود سده دوم پیش از میلاد کامل شده‌است و اولین اشاره به تهیه این مجموعه مکتوب در کتاب تاریخ هرودوت آمده‌است که به سده ۵ پیش از میلاد مربوط برمی‌گردد.

چندین دهه بعد از آن، تاریخ نگاران یونانی درباره بزرگ‌ترین بناهای تاریخی دوران خود شروع به نوشتن کردند. از جمله کالیماکوس  - که در ۳۰۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد می‌زیست - سر کتابدار کتابخانه اسکندریه، «مجموعه‌ای از عجایب جهان» را تهیه کرد. امروزه، تنها چیزی که درباره این مجموعه می‌دانیم، همین عنوان آن است و بس، به این دلیل که این کتاب نیز در آتش‌سوزی بزرگ کتابخانه اسکندریه از بین رفت.

فهرست نهایی عجایب هفت گانه در قرون وسطا تکمیل شد. این فهرست شامل چشمگیرترین بناهای تاریخی جهان باستان بود که از بعضی، شواهد بسیار اندکی در دست بود و تعدادی نیز اصلاً باقی نمانده بودند. آثار کنده کاری هنرمند هلندی مارتن ون هیمسکرک و کتاب تاریخ معماری یوهان فیشر ارلاخ  از قدیمی‌ترین منابعی هستند که در آن به این فهرست عجایب هفت گانه اشاره شده‌است.

شواهد باستان‌شناسی از بسیاری از اسرار تاریخی که قرنها عجایب هفت گانه را احاطه کرده بودند، پرده برداشته‌است. عجایب هفت گانه برای سازندگانشان نمادهایی از مذهب، اسطوره شناسی، هنر، قدرت و علم بودند و برای ما، آنها شواهدی از توانایی انسان هستند.

از زمانهای بسیار قدیم تا کنون، فهرست‌های متعدد و متفاوتی از عجایب هفتگانه به نگارش درآمده‌است. فهرست اروپا-محور مذکور بدین قرار است:

فانوس دریایی اسکندریه

هرم بزرگ جیزه

تندیس غول‌پیکر رودس

نیایشگاه آرتمیس

تندیس زئوس

باغهای معلق بابل

آرامگاه هالیکارناسوس

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

فانوس دریایی اسکندریه هفتمین مورد عجایب هفتگانه جهان است که در مصر قرار داشت. برجی که بر فراز آن آتشی روشن می‌کردند تا شبها راهنمای ناخدایان برای رسیدن به بندر اسکندریه باشد. این برج در جزیره کوچک فارو بنا شده بود و دلیل کاربرد کلمه فار به معنای چراغ دریایی برای نامیدن این نوع ساختمانها که چراغ راهنمایی برای کشتی است همین مسأله است. برج دریایی اسکندریه در زمان سلطنت جانشین اسکندر یعنی بطلمیوس دوم (۳۰۷ - ۲۴۷ قبل از میلاد) به وسیله معماری به نام سوسترات ساخته شد. آنچه تاریخ در باره ارتفاع برج ذکر کرده است باور کردنی نیست. یونانی‌ها می‌گویند این برج در حدود ۲۷۲ متر ارتفاع داشته، ولی اعراب که ۱۰ قرن بعد قدم به مصر گذاردند گفته‌اند ارتفاع خرابه برج به ۱۶ متر می‌رسیده است. این برج روی پایه‌ای چهار گوش بنا شده بود که ۶۹ متر ارتفاع داشت. روی این پایه، برج با مقطعی هشت‌ضلعی و ۳۸ متر ارتفاع قرار داشت و برج ۹ متری دیگر روی آن بنا شده بود که بر فراز برج اخیر فانوس دریایی پرتو افکن بود. این برج تا قرن ۱۲ راهنمای کشتی‌ها بود ولی در سال ۱۳۷۵ میلادی بر اثر زلزله شدیدی که در اطراف اسکندریه روی داد از بین رفت و از خرابه‌های آن نیز چیزی باقی نمانده است.گفته می شود بر روی برج یک آینه غول پیکر نصب بوده است

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هرم بزرگ جیزه

هرم بزرگ جیزه (اسامی دیگر: هرم خوفو، هرم خئوپس) در مصر تنها بازمانده عجایب هفتگانه جهان به شمار می‌آید. پندار بر اینست که این هرم آرامگاه فرعون خوفو از دودمان چهارم بوده است. از اینرو به این هرم، هرم خوفو هم گفته می‌شود. این هرم در شهر قاهره مصر واقع شده است و قدمت آن به ۲۹۰۰ ق.م. می‌رسد. ساخت آن توسط ۱۰۰٫۰۰۰ نفر کارگر در مدت ۲۰ سال به اتمام رسیده است.


این هرم که همراه با دو هرم کوچک‌تر در خارج از قاهره - در مصر- قرار دارند، به دستور خوفو یا خئوپس ، فرعون سلسله چهارم، ساخته شد. مصریان باستان به زندگی پس از مرگ اعتقاد فراوانی داشتند و این هرم در واقع مکان مقبره و محل زندگی فرعون پس از مرگ او به شمار می آمده است. از آنجایی که گنجینه فرعون نیز همراه با او در این هرم قرار داده میشد، راه ورود به مقبره بسیار پیچیده و تودرتو است و تعداد زیادی از سازندگان و مهندسین آن نیز در راهروهای آن ناپدید شدند. هرم در اصل ۱۴۷ متر ارتفاع داشته است که در حال حاضر در اثر فرسایش، به حدود ۱۳۷ متر رسیده است. هر ضلع قاعده هرم ۲۳۰ متر طول دارد و در ساخت آن از حدود ۲٬۳۰۰٬۰۰۰ بلوک به وزن متوسط ۲٫۵ تن استفاده شده است. تاریخ اتمام این بنای عظیم حدود ۲۶۸۰ قبل از میلاد تخمین زده شده است. هرم جیزه تنها بازمانده عجایب هفت گانه است.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

غول رودس نام تندیسی است از هلیوس  ‐ خدای خورشید ‐ که بقولی در ورودی بندر شهر رودس در یونان، قرار داشته است و به همین دلیل به غول رودس معروف گشته‌است. این تندیس، علی رغم اینکه پس از ساخته شدن تنها ۵۶ سال پابرجا بود، از سوی غربیان به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان اعلام شده است. بنا به گفته تاریخنگاران این تندیس عظیم حتا در زمانی که بر روی زمین افتاده بود هم بسیار شگفت انگیز بود. این غول تنها یک تندیس عظیم نبود بلکه نماد اتحاد مردم رودس به شمار می‌رفت.

یونان باستان در بیشتر دوران تاریخی خود، شامل ایالاتی با قدرت محدود بوده است. جزیره رودس شامل سه ایالت یالیسوس ، کامیروس  و لیندوس  بوده است. در ۴۰۸ پیش از میلاد، این شهرها با هم متحد شده و یک قلمرو با پایتخت واحد به نام رودس، به وجود آوردند. این شهر از نظر اقتصادی بسیار پیشرفته بود و با مصر مراودات تجاری داشت. در سال ۳۰۵ قبل از میلاد آنتیگونی‌های مقدونیه، رودس را محاصره کرد تا این ارتباط تجاری را از بین ببرد.

آنها هرگز موفق نشدند به داخل شهر نفوذ کنند و پس از امضای قرارداد صلح در سال ۳۰۴ قبل از میلاد، آنتیگونی‌ها محاصره را ترک کردند و مقدار هنگفتی جنگ افزارهای گرانبها برجا گذاشتند. اهالی رودس این غنایم را فروختند و به افتخار اتحاد خود، با پول آن تندیس عظیم را بنا کردند. ساختن این تندیس ۱۲ سال طول کشید و در سال ۲۸۲ قبل از میلاد به پایان رسید. سالها این تندیس در ورودی بندر پابرجا بود تا زمین‌لرزه شدیدی به شهر آسیب فراوان رساند و تندیس را از ضعیفترین بخش آن - زانوهای غول - شکست.

امپراتور مصر هزینه تعمیر آن را به عهده گرفت اما یک پیشگو، عمل بازسازی را منحوس خواند و در نتیجه پیشنهاد امپراتور پذیرفته نشد. باقیماندهٔ تندیس بیش از ۸۰۰ سال بر خاک افتاده بود تا اینکه عربها به فرماندهی معاویه پسر ابوسفیان، در سال ۶۵۴ پس از میلاد مسیح به رودس هجوم بردند. آنها بقایای تندیس را از هم باز کردند و به یک بازرگان یهودی اهل سوریه فروختند. گفته شده است که ۹۰۰ شتر این بار عظیم را به سوریه حمل کردند.[1]

 

[] شرح کوتاهی از تندیس

با توجه به ارتفاع تندیس و عرض دهنه بندر، تصور قرار گرفتن مجسمه با پاهای گشوده بر دو طرف ورودی بندر، غیر ممکن به نظر میرسد و از آنجایی که تندیس پس از سقوط موجب گرفتگی مسیر بندرگاه نشده است، به نظر میرسد که تندیس یا بر روی سمت شرقی دماغه بنا شده بوده یا اصولا بیش از آنچه گفته می‌شود از آب دور بوده است. هر چه بوده، مسلم است که غول با پاهای گشوده بر دو سمت ورودی بندر نایستاده بوده است.

پروژه ساخت تندیس به چارز اهل لیندوس تندیسگر سپرده شده بود. برای این کار، کارگران او قطعات برنزی روی تندیس را قالب ریزی می‌کردند. پایه تندیس از مرمر بوده و پاها تا مچ آن ابتدا ساخته و محکم شده است. ساختار تندیس به تدریج با قرار گرفتن قطعات برنز بر روی چهارچوبی از آهن و سنگ، پدیدار می‌شد. یک خاکریز بلند برای دسترسی پیدا کردن به بخش‌های بالایی تندیس، در اطراف آن ساخته شد که پس از پایان کار برچیده شد. تندیس در پایان ۳۳ متر ارتفاع داشت که بر روی پایه‌های مرمرین به بلندی ۱۵ متر قرار گرفت. گفته می‌شود عده کمی می‌توانستند دو دست خود را بر دور انگشت شست او حلقه کنند

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تندیس زئوس خدای یونان در المپیا یکی از عظیم‌ترین تندیس‌های جهان و از عجایب هفت‌گانهٔ دنیای قدیم بوده است.[۱] در دوران باستان المپیا مرکز مذهبی در جنوب غربی یونان بوده است. یونانیان باستان زئوس پادشاه خدایان را می‌پرستیدند [۲] و در زمان‌های مشخص به افتخار او جشن‌هایی برپا می‌کردند.[۳] در این جشن‌ها مسابقات ورزشی هم انجام می‌شد. تا آن‌جا که در تاریخ ثبت شده، نخستین بازی‌های المپیک در سال ۷۷۶ پیش از میلاد[۴] برگزار شده‌است و تا سال ۳۹۳ پس از میلاد[۴] یا تا سال ۴۲۶ پس از میلاد[۵] همچنان بازی‌ها برگزار می‌شد.[۴] برای مردمان دنیای قدیم این بازی‌ها خیلی مهم بودند؛ چندان‌که در زمان برگزاری مسابقات جنگ‌ها متوقف می‌شد تا شرکت کنندگان و تماشاگران بتوانند به آسانی خود را به محل مسابقات برسانند.[۶]

 

پیکرهٔ زئوس
فیدیاس آتنی، در حدود سال ۴۳۵ پیش از میلاد، این تندیس ۱۲ متری را ساخته و زینت معبد زئوس در المپیا کرد. این تندیس که یکی از عجایب هفتگانهٔ دنیای قدیم شناخته می‌شد، بعدها دزدیده شد

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

باغ‌های معلق بابل یا باغهای معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه می‌باشد. هردو این آثار ظاهراً به دستور بخت‌النصر دوم در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. این آثار در نوشته‌های مورخان یونانی مانند استرابو و دیودوروس سیکولوس ذکر شده‌است ولی همچنان در مورد وجود آنها ابهاماتی هست. در حقیقت در هیچ یک از نوشته‌های بابلی در مورد وجود این باغ مطلبی ذکر نشده‌است. در طول قرنها این منطقه با باغهای نینوا درآمیخته ولی در حکاکی‌های موجود در آن نواحی روش‌های انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغها احتیاج بوده‌است آورده شده‌است. این باغها برای خوشحال کردن همسر بخت‌النصر که بیمار بوده‌است ساخته شده‌اند. آمیتیس دختر ایختو ویگو(اژی دهاک) و نوهٔ هوخشتره(پادشاه ماد) با بخت‌النصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن می‌امد سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود ولی سرزمین بابل در منطقه‌ای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود. یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود بنابراین بخت‌النصر تصمیم گرفت باغهای معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد کلمه معلق که برای این باغها استفاده می‌شود در حقیقت به این معنی نیست که باغها به‌وسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌ای یونانی به معنای تراس یا بالکن بوده‌است. استرابو در قرن اول قبل از میلاد می‌نویسد: تراسها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستونهای سنگی مکعب شکل توخالی بوده‌اند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایه‌های این ستون‌ها شده‌است

ادامه مطلب ...